درباره وبلاگ


من مهدی ام.بچه اراک دنبال نویسنده ام کسی میتونه کمکم کنه خبرم کنه فقط با ی نظر ممنون...........
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 279
بازدید دیروز : 348
بازدید هفته : 279
بازدید ماه : 2102
بازدید کل : 58528
تعداد مطالب : 444
تعداد نظرات : 68
تعداد آنلاین : 1



خـــــــــــــــــــــــــنده بازار




بعد از حادثـه یازدهـم سپتامبـر که منجر به فرو ریختن برج های دو قلوی
تجارت جهانی در آمریکا شد، یک شرکت جلسه ای ترتیب داد و از بازماندگان شرکتهای دیگری که افرادش از این حادثه جان سالم به در برده بودند دعوت کرد تا کسانی که از این مهلکه جان سالم به در برده و در آن انفجار غایب بوده اند دلیل خود را ذکر کنند. در صبح روز ملاقات ، مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد و داستان همه آدم ها یک نقطه مشترک داشت : همه در اثر یک اتفاق کوچک جان سالم به در برده بودند!

*مدیر شرکت آن روز نتوانسته بود به برج برسد. چرا که روز اول کودکستان پسرش بودو باید شخصا در کودکستان حضور می یافت.

*همکار دیگر زنده ماند چون نوبت او بود که برای بقیه شیرینی دونات بخرد.

*یکی از خانم ها دیرش شد چون ساعت زنگدارش سر وقت زنگ نزد.

*یکی دیگر نتوانست به اتوبوس برسد.

* یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباسش تاخیر کرد.

* اتومبیل یکی روشن نشده بود.

*یکی دیگر درست موقع خروج از منزل به خاطر زنگ تلفن مجبور شده بود برگردد.

* یکی دیگر تاخیر بچه اش باعث شده بود که نتواند سروقت حاضر شود.

*یکی دیگر تاکسی گیرش نیامده بود.

*و یکی که مرا تحت تاثیر قرار داده بود کسی بود که آن روز صبح یک جفت کفش نو خریده بود و با وسایل مختلف سعی کرد به موقع سرکار حاضر شود.اما قبـل از اینـکه به بـرج ها برسـد روی پایش تـاول زده بود و به همیـن خاطـر کنـار یک دراگ استـور ایستـاد تـا یـک چسب زخـم بخـرد و به همیـن خاطـر زنـده مانـد!

بـه همیـن خاطـر هـر وقـت:

*در ترافیک گیر می افتم،
*آسانسوری را از دست می دهم،
*مجبورم برگردم تا تلفنی را جواب دهم،
*و همه چیزهای کوچکی که آزارم می دهد

با خودم فکر می کنم
که خدا می خواهد در این لحظه من زنده بمانم !

دفعه بعد هم که شما حس کردید صبح تان خوب شروع نشده است،
بچه ها در لباس پوشیدن تاخیر دارند،
نمی توانید کلید ماشین را پیدا کنید،
با چراغ قرمز روبرو می شوید،
عصبانی یا افسرده نشوید...!

*بدانیـد که خداونـد مشغـول مـواظبت از شمـاست!*



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 18:16 ::  نويسنده : مهدی